اس ام اس و جملات عاشقانه سری دوم


و هیــچکــــس نفـــهمیــد کــه خـــداونــد هــم تنــهاییــش را

 صــدا مــی زند:
"قــل هـــو اللــــه احـــد"

 

هـی فلــــانـی ! 
رفتــن حـــق همــــه ی آدمهـــاست ...
فقــط خواستـــم بدونــــی
اگــه مونــده بــودی
زمستــونــم قشنـــگـــــ تــر بــود!

 

وقتی تمام احساس دلتنگیت را
با یک "به من چه؟!!" پاسخ می گیری
"به کسی چه" که چقـــدر تنهایی!!!

 

نظر کن 
گاهی به من
 
از خرابه های بم
 
ویرانتـــــــــــــــــرم

 

خـــامـــوش شــده ای در مـــن...
درســـت مثـــل سیگــــاری نیمـــه ...
کـــه پـــرت کـــرده بــاشنـد میــــان جــــوی...

 


مَصنــوعی
 
لبخنــد زدنت
را می گــذارم بــه
 
حساب هر چیزی اِلآ
 
اینکــه دلت را زده باشــم!

 

معادله ی رابطـــه مان
دومجهولی شـــده
حاضـــرم خــط بخورم
تا فقط تــــــو بمانـــی . . .

 

اِمروز بـه یادِه بودنت
شَمعـی اَفروختم دَرتنهایـی
 
شمع دَستم راسوزاند
یاد روزی افتادم کِه دِل سوختـه اَت شُده بودَم
 
اَفسوس...

 


آهــای آدم ها :
خـــاطــره ســازی نکنید".
هیــچ میدانید خــاطــره های بــجا مانده تان بعــد سالهـــا با دلِ دلبـــرتان
چـــه خـــواهد کـــرد؟

 

مرا ببوس
نه یک بار که هزار بار...
بگذار اوازه ی عشق بازیمان
 
چنان در شهر بپیچد
 
که روسیاه شوند
آنهایی که بر سر جدایی مان
شرط بسته اند...!

 

زیباترین احساسم را پنهــــان کرده ام گوشه ای
برای لحظه ی دیدار
که آنرا تقدیم وجود نازنینت کنم
و
می دانم که تـــــو هم عاشقانه ترین نگاهت را
گوشــه گذاشتـــــــی برای دیدن
مـــــــــــــــــــــــــن
 
می دانی؟...
وقتی از تو می نویسم چه حالی می شوم؟؟؟

 

جــــاده ..تــــنـها بــــرای "رفــــتـــن"
نـبـود که تـــــو فـــقـــط
"نــمــانـــدن " را آمــوخــتــی !!

 

کمبود خواب
با یک روز مرخصی حل می شود.
کمبود وقت
با مدیریت زمــان.
سایر کمبود ها نیـــز علاجی دارند
با کمبود دست هایت چه کنــم ؟!!!

 

تیکه تیکه شدم
هزار تیکه
هر تیکه را
در مکانی در زمانی
جا گذاشتم
قلبم را در آغوش عشقی بزرگ جا گذاشتم
و پشیمان نیستم

 

برایم در ردیف کسانی هستی که به قول نیما یوشیح:
یادت روشنم می دارد...

 

آمده ام بنویسم
هوا سرد است
دستانم بدون تو یخ زده
شاید نوشتن دست هایم را گرم کرد
چه عالمی دارد نوشتن...
تو رفته ای
 
من رفته ام
آنچه باقیست
 
احساسات مچاله ی من بر روی کاغذ است

 

من مسئله ی
ساده ای هستم!
حل می شوم روزی...
در آغوشت...

 

چقـــدر بگویم قرص آرامم نـمی کند؟!!
آغــــــوش تو
آرامش بخش من است...

 

چــرا مــی گوینــد ... هـا ... علامــت جمــع اســت ؟
در حالــی کــه وقتـــی آن را بــا ، تــن ... + ... هــا جمــع مــی کنــی ...
خــودت مــی مانــی و خــودت !!!

 

همیشـــه نمــی شود زد به بــی خیـــالــی و گفــــت :
تنهــــا آمده ام ، تنهـــا مـــی روم ...
یک وقـــت هــایــی
شایـــد حتـــی برای ساعتـــی یا دقیــقه ای ... کم مــی آوری
دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد !

 

و زمستان هم رفت !
باز هم ابر بهاری در راه
 
باز هم باران است

 

پل زیادست، ولی
لذت راه کسی بُرد
که از رود گذشت....

 

هـــیــچ چــیـــز
بـــیــشـــتـــر و بـــدتــر
از ایــــن آدمـــــــــــــو داغــــون نـــمـــیــکــنـــه
 
کـــه اطـــرافــیـــانـت بـهـت بـــگـن
 
اگـــه دوســت داشـت نـــمــیــرفـت ...

 

اگر می خواهی بروی، بی بهانه برو
وقتی بهانه ای برای رفتن باشد،
یعنی می شود بهانه ای برای نرفتن هم یافت
و ماند!

 


میخوام برات یادگاری بنویسم
گفتم : کجا ؟
گفت : روی قلبت
گفتم : باشه،بنویس تا همیشه یادگاری بمونه
یه خنجر برداشت
گفتم : این چیه ؟
گفت : هیس
ساکت شدم
گفتم : بنویس چرا معطلی ؟
خنجر رو برداشت و با تیزی خنجر نوشت
دوستت دارم دیوونه
اون رفته
خیلی وقته
کجا ....؟
نمیدونم
اما .......
هنوز زخم خنجر یادگاریش رو
قلبم
 
مونده...

 

مَـــن لُقمــه ی بــُـزرگتـــر از دهـــانَـتـــ بـــودَم
بـَــرای همیـــن
 
مـــَـــرا خُـــــرد مــی کـــردی !

 

آنـقدر عرض کوچه را در انـتظـارت قـدم زدم
که یـادم رفت کدام سمـت کوچه بـن بست است
 
حالـا دیگر از هر طـرف بیایـی فرقی نمی کند
غـریـبـه ای. . .

 

وقتی احساسم با تو حرف نمی‌زند,
بدان که در پشت این سکوت
دنیایی حرف نهفته است
تنها
کسی آن را می‌فهمد که
راز بغضهای شکسته در گلو را بداند...

 

همه جا پر شده که
دهانت را میبویند مبادا گفته باشی دوستت دارم
من میگم حق دارن
چون دوست داشتن های ما بودار است
بوی سو استفاده
بوی خیانت
بوی دروغ میدهد...

 

خاطرات خیلی عجیبند،
گاهی می خندیم به روزهایی که گریه می کردیم
گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم

 

باشه قبول! 
منو تو با هم فرق داریم...
 
فقط به رویاهام دست نزن....
 
باشــــه ؟!

 

وداستان غم انگیزی است
دستی که داس رابرداشت
همان دستی است
که یک روز
در خواب های مزرعه گندم کاشت...

 

مرا نبوسید و رفت
ولی این رژ لب روی گونه ام
اثر کدامین لب است ؟
تازه فهمیدم !
باز هم خوابش را دیدم !!
داغیه بوسه اش را در خواب حس کردم....

 

حالم خوب است!
فقط دلم
کمی نه،
زیــــــاد
بهانه ات را میگیرد...!

 

تمــــــام شعرهایم در وصف نیامدنت است !
اگـــر روزی . . .
نـاگـهان . . .
ناباورانــــه سر برسـی . . .
از شاعر بودن . . .
استعفا میدهم . . .
نقــــــاش میشوم. . .
و تا ابــــد نقش پـــرواز مــیکشم !!

اس ام اس و جملات عاشقانه


خدایا شنیده بودم کرمت بینهایت است
ولی گمان نمیکردم این چنین....
شبیه یک معجزه بود:
این بار او برگشت و مــن نخواستمش!!

 

دشمنی خدا و شیطان از یک گل یا پوچ ساده شروع شد
شیطان دستهای مشت کرده اش را رو به خدا کرد و گفت
گل کدام است؟
خدا گفت انسان
و همان جا بازی را باخت...

 

برای رسیـــــدن به تو 
خودم را قسمت کردم !!
تو را سهم تمام رویاهایم کردم !!
انصاف نبود....
تو که میدانستی با چه اشــتیاقی خودم را قسمت میــکنم
پس چــرا زودتر از تکه تکه شدنم جوابم نکردی؟؟
برای خداحــــــافظی خیـــــــــــــــــــــلی دیر بود!!
خیلی.....

 

خوابــــهایم بوی تن تــو را می دهـــد...نکند آن دور ترها نیمه شب در آغوشم می گیری؟

 

به کـســی کــه دلـش تنــگـ نمـیشــه نگیـــد :
دلــــم بـــرات تنـــگه
پــاســـخ همیشــه یا لبـخنــد استـــ
یـــــا
تــو لطـفـــ داری .

 

با عطری که تو هدیه داده ای
به دنیا ثابت خواهم کرد
که نه جدایی در راه است
و نه قلب هایمان سرد خواهد شد!!

 

دل‌ من محکمه ایست
که به من می‌گوید:
همه را دوست بدار،
به همه خوبی‌ کن،
و اگر بد دیدی،
دل‌ به دریای محبت بزن و بخشش کن

 

مرا از بـند آویزان کنید
سروته
شایدفکرش از سرم بـیـفـتد

 

گـاهی اگـر تـوانـستی ... 
اگر خواستـی ...
 
اگر هنـوز نـامی از مـن در سر داشتـی نـه در دل!
 
در کـوچه ی تـنهایـی ِ مـن قـدمی بـگذار
شلوغیه کوچه ظاهریست نترس بیا نگاهی پرت کن و برو !!

 

تویی که "درد و داغ" را می فهمی ؛
قدر این ایجاز همراهم باش :
این روز ها
تراژدیِ مجسّمم...

 

دلتنگی من تمام نمیشود
همین که فکر کنم
من و تو
دو نفریم
دلتنگتر میشوم برای تو...

 

کدام طرف روم ؟
شمال یا جنوب؟
شرق یا غرب ؟
وقتی تو در قلب زمین قرار گرفته ای

 


معلممان میگفت:
زیر کلماتی که نمیدانید خط بکشید ..
حالا بعد از این همه سال..
 
این همه عمر...
این همه کتاب..
به زیر همه دنیا خط میکشم...

 

قرارمان یک مانور کوچک بود!
قرار بود تیر های نگاهت مشقی باشد!
اما ببین...
یک جای سالم بر قلبم نمانده است!!

 

این آخرین شمعی است که آب می شود
پای این شعر ناتمام
و من قطره قطره می سوزم
تا تو آرام شوی آرام...

 

نامه هایم را برای پاره کردن نوشته ام
می توانی بسوزی شان.
حرف هایم را بی دلیل گفته ام
می توانی فراموش شان کنی.
ولی عشقم را از صمیم قلب بخشیده ام
نمی توانی دوستم نداشته باشی!!!

 

گفتم: سلام! 
معصومانه گفت: می مانی؟
 
گفتم : تو چطور؟
محکم گفت: همیشه می مانم!
 
گفتم: می مانم.
 
روزها گذشت. روزی عزم رفتن کرد. گفتم: تو که گفته بودی می مانی؟!
 
گفت: نمی توانم! قول ماندن به دیگری داده ام .... باید بروم

 

یادته بهم گفتی: چطور میشه تو خاطر تو موندگار شد؟ گفتم: یا دلم را بدست بیار یا اونو بشکن... 
ولی نمیدونم چرا دومی را انتخاب کردی! واقعا چرا؟

 

از تو چه پنهان دوباره بغض کرده ام؛
باید وضو بگیرم؛
از بس اذان چشمهای تو را نشنیده ام
تمام نمازهای نگاهم قضا شده است.....

 

تو بردی، همه هورا کشیدند! 
حالا پایت را از روی خرده های دلم بردار....

 

در کودکی: 
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم،
 
یک تراش سرخ لاکی داشتیم،
 
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت،
 
دوشمان از حلقه هایش درد داشت،
 
گرمی دستانمان از آه بود،برگ دفترهایمان از کاه بود،
 
تا درون نیمکت جا میشدیم ما پراز تصمیم کبری میشدیم، با وجود سوز و سرمای شدید ، ریزعلی پیراهنش را میدرید،
 
کاش میشد باز کوچک میشدیم لااقل یک روز کودک میشدیم...

رد رشوه ۱۰۰میلیونی ازسوی مامور یگان امداد

ماموران یگان امداد فرماندهی انتظامی شهرستان کرج با صحت عمل خود درخواست متهمان حمل مواد مخدر را مبنی بر دادن رشوه 100 میلیون ریالی جهت فرار از مجازات قانونی رد کرده و مجرمان را تحویل قانون دادند.
پایگاه خبری پلیس، سرهنگ عبدالرضا خیرخواهان، فرمانده انتظامی شهرستان کرج ضمن اعلام این خبر گفت: در ساعت یک بامداد روز گذشته ماموران گشت یگان امداد کرج در حال اجرای طرح پاکسازی نقاط آلوده حواشی اتوبان کرج-قزوین به یکدستگاه خودروی پژو پارس با دو نفر سرنشینش مظنون شدند که بلافاصله دستور ایست جهت توقف خودرو را صادر کردند. وی افزود: ماموران پس از توقف خودرو در بازرسی از آن مقادیری مواد مخدر از نوع شیشه ، مشروبات الکلی ، تعداد 26 عدد کارت سوخت از افراد متخلف را کشف و ضبط کردند. ماموران پس از دستگیری متهمان قصد انتقال آنها را به کلانتری داشتند که در قبال آزادی خود پیشنهاد یکصد میلیون ریال رشوه دادند اما ماموران وظیفه شناس ضمن رد رشوه، موضوع را صورتجلسه و ضمیمه پرونده کردند.