سلام دوستان این پست رو از دل ی دوست گذاشتم که میدونم خیلی درد میکشه
از همینجا بهش میگم خودتو عذاب نده
لطفـــــاً
مزاحــم کســـی کــه در حــال فرامــوش کــردن شمـــاست نشــویــد !
خـــــودش به حــد کــافــی درد میکشــــد
دلم نگرفته از اینکه رفته ای…
دلگیرم از همه دوست داشتن هایی که گفتی ولی نداشتی…..!!!
به ســلامتــی اون پسری
که
به دختره دست نــزد گفت:
شــاید مــاله هم نبــاشیم...
نمــیخوام دســت خورده باشــی
خیلی سخته که وقتی با هزار و یک زحمت سعی کردی خودت رو قانع کنی که همه چیز فقط یه سو تفاهم بوده تو خیابون با یکی دیگه ببینیش …
خود را به تمسخر گرفته ام
از عشـق مینویسـم ... اما عاشـق نیســــــتم
از درد مینویسـم ... اما دردمنـد نیســــــــــتـم
از غم و اشـک مینویسـم ... اما سرمست و خندانـم
مـرا جـدی نگیـر
من همـه آنچه میگویـم هستم و هیـچ نیسـتم
به گمـانم من " دیوانـه ای " بیـش نیســـــــتم ...!!!
کاش به جای حجاب
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حیا اجباری بود
شرف اجباری بود
راستی و درستی اجباری بود
کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود
اگر خواســـتی بدانـــی چقـــدر ثروتمــــندی،
هرگــــز پول هـــایت را نشـــــمار،
قطـــــره ای اشــــک بریـــز
...
و
دستــهایــی کـه بــــرای پـاک کـــــردن اشکـــــهایت مـــــی آیند، را بشــــمار.
ایــن اســت ثـــروت واقـــــــعی.
سکوتم را نکن باور . . .
من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم . . .
من آن خرمن ، من آن انبار باروتم که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر . .
مترسک ناز می کند
کلاغ ها فریاد می زنند
و من سکوت می کنم . . .
مزرعه ی زندگی من است
خشک و بی نشان
سلام روزگار... چه میکنی با نامردی مردمان..
من هم ..اگر
بگذارند ...
دارم خرده های دلم را...
چسب میزنم... راستی این دل ...
دل می شود ؟
شما به عشق بین این دو عاشق از 100 نمره چند میدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ترو خدا به احترام عشق بدون نظر از این مطلب رد نشو
باشه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دوستت دارم که ازارت میدهم...
دلیلش هم صاف و ساده این است که دوستت دارم....
این را میفهمی؟؟؟
ادم کسانی را که به انان بی توجه است ازار نمیدهد...
خـسـتـهتـر از آنـم
کـه لـیـوانـی چـای
آرامـَم کـنـد
آغـوش ِ گـرم ِ تـو را مـیخـواهـم
در جـنـگـلـی نـاشـنـاس
وقـتـی کـه آسـمـان
از لابـهلای شـاخـههـا
سـرک مـیکـشـد
((شکستی بالمو))
هرچقدر بد شدی بازم حرف رفتن نزدم توهمش راهتو رفتی من همش راه اومدم
تابه سختی ها رسیدی خودتو باختی چرا اگه دوریم دغدغت بود دورم انداختی چرا
هرکاری کردم به چشت اصلا نیومد ببخش عزیزم که همین ازم براومد
چی شد اون حس زلالت اون دل ساده صاف لااقل دستشو ول کن جلو من بی انصاف
من دلم قد یه دریاست طاقتم خیلی کمه نگیر دستاشو اقلاٌ پیش انقدر محکم
تایکی اومد سراقت دل من رو پس زدی توکنار کشیدی اما کاش کنار میومدی
به هردری زدم که تو آروم بگیری حالا که خوبه هچی تو داری میری
اگرچه رفتی عزیزم با عشق تازه ولی این درروبه تو همیشه بازه
یه روزی خسته میشی از این که دستمو ول کردی یا پشیمون میشی از این که منو ول کردی
تازه خواستم پر بگیرم که شکستی بالمو تو که جای زانو هام نیستی بفهمی حالمو
عشق عشق عشق
مسئله ساده ای نیست چندان هم پیچیده نیست
هر کسی یه تعریفی از عشق واسه خودش داره...
شاید به نظر شما فیلم هندی بیاد ولی مطمئن باش عین حقیقته...