((شکستی بالمو))

((شکستی بالمو)) 


هرچقدر بد شدی بازم حرف رفتن نزدم توهمش راهتو رفتی من همش راه اومدم

تابه سختی ها رسیدی خودتو باختی چرا اگه دوریم دغدغت بود دورم انداختی چرا

هرکاری کردم به چشت اصلا نیومد ببخش عزیزم که همین ازم براومد

چی شد اون حس زلالت اون دل ساده صاف لااقل دستشو ول کن جلو من بی انصاف

من دلم قد یه دریاست طاقتم خیلی کمه نگیر دستاشو اقلاٌ پیش انقدر محکم

تایکی اومد سراقت دل من رو پس زدی توکنار کشیدی اما کاش کنار میومدی

به هردری زدم که تو آروم بگیری حالا که خوبه هچی تو داری میری

اگرچه رفتی عزیزم با عشق تازه ولی این درروبه تو همیشه بازه

یه روزی خسته میشی از این که دستمو ول کردی یا پشیمون میشی از این که منو ول کردی

تازه خواستم پر بگیرم که شکستی بالمو تو که جای زانو هام نیستی بفهمی حالمو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد