موتورگازی

یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته،
یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد!
خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه.
یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه دوباره موتور گازیه قیییییژ ازش جلو زد!
دیگه پاک قاط میزنه، پا رو تا ته میگذاره رو گاز، با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه.
همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!!
طرف کم میاره، راهنما میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده بزنه کنار.
خلاصه دوتایی وامیستن کنار اتوبان، یارو پیاده میشه، میره جلو موتوریه،
میگه: آقا تو خدایی! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی کل مارو خوابوندی؟!
موتوریه با رنگ پریده، نفس زنان میگه: والله … داداش….
خدا پدرت رو بیامرزه که واستادی… آخه … کش شلوارم گیر کرده به آینه بغلت !!!!{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}

نظرات 3 + ارسال نظر
ღ•º•ღΛSΛLღ•º•ღ سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:29 ب.ظ http://asalehsaani.blogfa.com


دوست می دارمـش ... امـّـا ...

می تـرسم بـگویــم و بگـویـد : " مرسـی !! "

یــا بگویـد بـه این دلـیـل و آن دلـیـل دوسـتـم نـدارد ...

یــا چـه می دانـم ...

مثـل خیـلیـهـا بگـویـد لیـاقـتـم بـیـشـتـر از این حرفـهاسـت ...

می تـرسـم از اینــکـه

هـرچـیـزی بـگویـد جُـز :

" مــَــن هـم دوسـتت دارم ...

آ‌یناز سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:08 ب.ظ http://http:/antiboysiranshahr

خندیدم ببین

خب خوشبحالت

پسر مرموز چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:05 ب.ظ http://www.secretboy.blogfa.com

سلام
آپمممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد