خمیازه

دیروز بانک ساعت ۸ صبح کار داشتیم ؛ منم خمیازه میکشیدم ، فکر کنم دهنم یک متری باز شد ...
.
.
.
.
متصدی گفت : چیه خوابت میاد؟ .
منم با جدیت تمام گفتم : نه میخوام بخورمت :|:|:|:|
به ابوموسی اشعری اگه دروغ بگم{-15-}
نظرات 3 + ارسال نظر
آ‌یناز سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:40 ب.ظ

حقا که پسری

نه فک کردی الان من دخترم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آ‌یناز سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:45 ب.ظ

منظورم خمیازه کشیدنت بود ایکییییییییییییو اخه پسرا هیچ وقت موقیه خمیازه جلو دهنشونو نمیگیرن.......ایش

هههههههههه
خب اینو راست گفتی

ساراخانوم جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:39 ب.ظ

خخخخ
افرین
میگم یه سر به ما بزن

شرمنده ابجی رفته بودم سفر تازه اومدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد